از پنجره نگاه کن،آبی آسمان را که چگونه در بی‌کرانه ها رنگ می بازد، ببین شکوفه های جامانده ی گیلاس را که برای رسیدن، روح خود را تا پاییز تداوم بخشیده اند و به خاک نگاه کن که با طراوت و سرحال است،همان خاکی که پناهگاه کالبدهای غمگینی ست که به وقت رسیدن با رنج چشم از جهان بسته اند، چطور من نمیتوانم آرام بگیرم،با اینکه در تنم هنوز این کثافت های امید می لولند. روزها به آسمان نگاه کن،به من نگاه می‌کنی که با پرتوهای نور تو را در آغوش میگیرم. آسمان ,آسمان نگاه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سایت خبری روستای تَولّا خرید اینترنتی کالای ارزان لبخند خدا باش سپید عصر دانلود سرا انتشارات ميانرشته ای (INTER-PUB) اجاره آپارتمان مبله روزانه هفتگی ماهانه در تهران